نویسنده:
احمد رضا
گریت کالی در یک خانواده ای در روستای دور افتاده زندگی میکرد
او یکی از هفت خواهر و برادر یک خانواده ضعیف وفقیر بود و به همین علت مجبور شد بدلیل توانایی بدنی بالایش کارهای عجیب و غریب انجام دهد
هنگامی که رانا به عنوان یک سرباز در شهر شیملا خدمت میکرد ، یک افسر پلیس از ایالت همجوار پنجاب را دید که قبلاً چند کارمند پلیس را به ورزشکارانی بین المللی تبدیل کرده بود
ان افسر از هیکل رانا خوشش آمد و او را به عنوان پلیس پنجاب استخدام کرد.
زمانی که وی در پنجاب بود، برای تبدیل شدن به کشتی گیر تمرین کرد و برای کشتی آمریکا انتخاب شد.
وقتی او به پرورسلینگ آمد تم ورودش به ببرها اشاره میکرد که قاتل همسرش بودند
نظرات شما عزیزان: