نکته:
این شو در 20 اگوست 2021 ، در شیکاگو برگزار شد.
در اول شوی رمپیج، سی ام پانک وارد سالن میشه. مردم براش شعار میدند و او با برخی از تماشگرا خوش و بش میکنه.
پانک وسط رینگ می ایسته و میگه جون نمیدونستم که همچو لحظه ای چه حسی داره، پس حرفی برای گفتن در این لحظات به ذهنم نمیرسید. لازم بود که این اتفاق رو مزه کنم تا حرف بزنم. من شیکاگو رو حس میکنم. مردم براش شعار میدند و پانک میگه:
من برای 7 سال گذشته، این شعار رو شنیدم. یعنی شما رو شنیدم. همچنین خبرهای خوب و بدی در این مدت شنیدیم. من خبر بدی ندارم. خبر خوبم هم این هست که حالا برای چند روز هفته، وقتم ازاد هست، اون هم به مدت یک سال. بله حالا وقت دارم و جایی نمیرم. حالا حرف مهمی برای مردم توی خونه و تماشاگران حاضر در اینجا دارم. اگر من تصمیمی در زندگی گرفتم که شما رو ناراحت کرد، من حس شما رو درک میکنم. در این مدت خیلیها مطمئن شدند که من دیگه ادم سابق نمیشم. اما میتونم براتون یه جریان رو بگم؟
پانک کتش رو درمیاره و پیراهن ورزشی خودش که مخصوص او بود تنش هست. بعد به همون سبکی که سخنرانی مشهورش رو در دبلیو دبلیو ایی انجام داده بود، توی رینگ چهار زانو میشینه. او میگه:
مجبور به رفتن بودن رو من حس کردم. این اتفاق رو در سال 2005 در 13 اگوست مزه کردم. اون روزها در رینگ اف هونر بودم. اون موقع گریه ام گرفت. حالا میدنم که چرا گریه کردم. من برای خودم جایگاهی در شرکتی درست کرده بودم که کشتی کج رو دوست داشت. جایی بود که عاشقش بودم. اونجا خونه ام بود. میدونستم که دارم به کجا میرم. این رفتن برای من ساده نبود چون من طرفدارنم رو در اونجا دوست داشتم. در حقیقت من در 13 اگوست 2005 کشتی کج رو ترک کردم و حالا در 20 اگوست 2021 دوباره برگشتم.
من برای شما و خودم برگشتم. اینجا استعدادهایی هست که ای کاش ده سال قبل کنارم بودند. انها اینجا هستند پس من چرا کنارشون نباشم؟ من اومدم چون میخوام با اونا کارکنم. همانطور که قبلا این کار رو کردم. من برای کشتی گیران جوان اینجا برگشتم. استعدادهایی مثل داربی الین.
داربی الین کنار استینگ دیده میشه.
پانک میگه:
الین ورزشکار خوبی هست. من دیدم که اتفاقهایی براش افتاده اما او بازم اینجاست. او مثل شیکاگو فکر میکنه پس اومدم به او کمک کنم. حالا چیزی خطرناکتر از کشتی گرفتن مقابل پانک در شیکاگو نیست. من ستاره های اینجا رو در 5 سپتامبر 2021 ،در پی پر ویوی ال اوت خواهم دید. من برگشتم.
مردم براش شعار میدند. پانک میگه:
یه چیز دیگه هم باید بگم. شما برای هفت سال منتظرم بودید و من برای همتون بستنی رایگان به خاطر قدرانی سفارش دادم.
با خوشحالی مردم سخنرانی سی ام پانک تمام میشه.
نظرات شما عزیزان: